سرآغاز...

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

سرآغاز...

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

اندلس۲

اندلس همان سرزمین اسپانیای فعلی است که مسلمانان در سال 92 هجری به فرماندهی طارق و به دعوت بعضی از افسران و مردم جهت رهایی از ظلم حکام آن منطقه وارد آنجا شدند و پایه گذار تمدنی شدند که آثار بجا مانده هنوز هم بینندگان را به شگفتی وا می دارد.

اندلس سرزمین افتخارها و یاسها و شیرینیها و تلخهاست. شیرین و افتخارآمیز از آن جهت که مسلمانان توانستند کشور و تمدنی را برپا کنند که در تاریکی قرون وسطی اروپا همچون خورشیدی تابان بدرخشد. و تلخ و یاس آور بدین علت که آن سرزمین و تمدن تابان بعد از هفت قرن روشنائی در فریب و نیرنگ دشمنان دچار شد.

 

آشنائی با چگونگی فروپاشی آن چراغ راه همه مسلمانان خواهد بود، اگر از آن درس بگیریم. که تاریخ همیشه در حال تکرار است، شاید با تغییرات جزئی.

چون از نحوه تسلط مسلمانان و پیشرفت و عظمت و بلاهایی که بعد از شکست بر سر آنها آمده است از سخنان بزرگان در مطلب قبلی استفاده شده بود فقط به ترفند و حیله مسیحیان و اروپائیها در شکست دادن مسلمانان اشاره مختصری می شود.

 

بعد از تلاشها و جنگهای ناکام فراوانی که مسیحیان و اروپائیان جهت تصرف اندلس کردند، مکر و حیله تازه ای اندیشیدند و دست به دامن خائنان اندلس شدند و غلبه بر مسلمانان را از خودشان جویا شدند که مشاور اندلسی راه را در اختلاف و انحراف جوانان بیان کرد.

و توصیه کرد مسیحیان بجای جنگ با صلح و دوستی وارد شوند و با کشاندن جوانان به هوسرانی و بی بندوباری در یک فرصت مناسب به آنها بتازند.

بعد از این اروپائیها با مسلمانان صلح کرده و سیل مبشرین و کشیشان مسیحی بطرف اسپانیا سرازیر شد. و در همان نخستین سال قرارداد چهار دانشگاه بزرگ به هزینه فرمانده لشکر مسیحی در اندلس بنا نهاده شد. و برای استفاده جوانهای مسلمان پارکهای بزرگ، گردشگاههای عمومی و کلوپهای شبانه ایجاد کردند که بطور رایگان پذیرای جوانان مسلمان بود.

و بزودی جوانانی که تا چندی پیش در مواقع بیکاری برای تفریح و سرگرمی به تمرین تیراندازی، اسب سواری، شمشیرزنی و یا مباحث علمی می پرداختند بطرف این پارکها و کلوبهای شبانه سرازیر شده و با دختران مسیحی که ماموریتی جز این نداشتند مشغول عشقبازی شدند.

و این خواب آلودگی باعث شد چنان بلایی بر سر خود و سرزمینشان بیاید که نظیر نداشت.

  

در کتابخانه «الحاکم دوم» 600 هزار جلد کتاب وجود داشت در صورتی که «شارل عاقل» در 400 سال بعد که کتابخانه دولتی پاریس را تاسیس کرد بعد از زحمتهای زیاد فقط توانست 900 جلد کتاب جمع آوری کند.

 

برگرفته از: اندلس سرزمین خاطره ها/سیدعلی محقق

نظرات 1 + ارسال نظر
بی نشان یکشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:24 ب.ظ http://www.bineshan-17.blogfa.com

سلام
خوبین؟
ممنون که اومدین
مطلبتون قشنگ و جالب بود
منتظر آژ بعدیتون هستم
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد