سرآغاز...

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

سرآغاز...

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران



سخنانی در مورد امام علی علیه‌السلام

- پیامبر اکرم صل الله علیه و آله:

علی منی بمنزلته راسی من جسدی؛ علی نسبت به من چون سرمنست برتنم.

 

- پیامبر اکرم صل الله علیه و آله:

علی مع القران، والقران مع علی، لن یفترقا حتی یروا علی الحوض؛

علی با قرآن است و قرآن با علی و این دو از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد آیند.

 

- پیامبر اکرم صل الله علیه و آله:

محبت تو در دل مومنی جای نگرفت مگر اینکه خداوند او را از لغزش بر پل صراط  نگهداری خواهد کرد و قدمهای او را استوار خواهد نمود و بخاطر محبت تو او را به بهشت خواهد برد.

 

- پیامبر اکرم صل الله علیه و آله:

علی مع الحق والحق مع علی حیث دار؛ علی با حق و حق با علی است، هیچگاه علی از حق و حق از علی جدا نخواهند بود.

 

- پیامبر اکرم صل الله علیه و آله:

علی از من است و من از اویم.

 

- پیامبر اکرم صل الله علیه و آله:

هر پیغمبری نظیری در امت خود دارد، و نظیر من هم علی است.

 

- پیامبر اکرم صل الله علیه و آله:

حکمت ده قسمت شده نه جزء آن بهره علی و یک جزء آن در میان تمام مردم قسمت شده است.

 

- پیامبر اکرم صل الله علیه و آله:

علی را دوست نمی دارد مگر مومن و او را دشمن نمی دارد مگر کافر.

 

- پیامبر اکرم صل الله علیه و آله:

انا مدینه العلم و علی بابها؛ من شهر علمم و علی دروازه آن شهر است.

 

- پیامبر اکرم صل الله علیه و آله:

سه چیز درباره علی(ع) بمن وحی شده که «انه سیدالمسلمین و امام المتقین و قائد الغر المحجلین» یعنی بدرستی که علی سید و آقای مسلمانان و پیشوای اهل تقوی و کشاننده دست و روسفیدانست (بسوی بهشت).

 

- عمر بن خطاب به نقل از رسول اکرم صل الله علیه و آله:

علی اعلمکم و اقضاکم؛ علی داناتر از همه و در مقام قضاوت اولی از همه شماست.

 

- عمربن خطاب:

خدا نکند در مسئله‌ مشکلی فرو مانم و ابوالحسن حضور نداشته باشد که آنرا حل کند.

 

- عمربن خطاب خطاب به صحابه:

وقتی علی در مسجد حضور دارد، کسی حق ندارد فتوا بدهد.

 

- عمربن خطاب:

اگر علی نبود عمر نابود می‌شد.

 

- جبران خلیل جبران:

بعقیده من، فرزند ابوطالب نخستین عربی بود که روح هستی را دریافته و همواره ملازم آن بوده است. او درگذشت، اما هنوز رسالتش را به سراسر جهان نرسانده بود. او همچون پیامبر روشن‌بین، بر ملتی که از آنها نبود و در روزگاریکه زمان او نبود برانگیخته شد. او درگذشت در حالیکه شهید عظمت خویش گردید. درگذشت درحالیکه دلش از شوق پروردگار پر بود. حقیقت مقام و منزلتش را عرب نشناخت تا آنکه از همسایگان عرب، مردمی از پارس بپاخاستند و فرق میان گوهر و سنگریزه را بشناختند.

 

- گابریل آنگری نویسنده فرانسوی:

علی در عین‌حال که عنوان قهرمان و امام، هر دو را دارا بود. سردار جنگی شکست‌ناپذیر و عالم بزرگ علوم‌الهی و فصیح‌ترین خطیب صدر اسلام بشمار می‌رفت. و از نظر تمام مذاهب اسلامی مورد ستایش و تکریم است و بی‌آنکه خود او خواسته باشد، تمام مذاهب و فرق اسلامی او را پیشوای خود می‌شناسند، در صورتیکه پیشوایانی از قبیل نسطوریوس و فوسیوس اسقفهای قسطنطنیه و دکتر مارتین‌لوتر پیشوای انقلابی مذهبی پروتستان، فقط مورد احترام کلسای خود هستند و از نظر کلیساهای دیگر طرد شده‌اند.

 

- شبلی شمیل:

امام علی بن اییطالب سرور تمام بزرگان و نسخه منحصر بفردی است که شرق و غرب جهان در گذشته و حال نمونه‌ای مانند او را ندیده است.

 

- جرج جرداق:

ای جهان، چه می‌شد اگر هر چه نیرو و قدرت داشتی، همه را بسیج می‌کردی تا رد هر زمان، یک علی، با آن علمش، با آن قلبش، با آن زبانش، با آن ذوالفقارش بعالم می‌بخشیدی.

 

- جرج جرداق:

علی علیه السلام نسخه مفرده بود و مثل او در شرق و غرب عالم دیده نشده که دارای آن همه فضیلت و علم باشد.

 

- ابن ابی الحدید:

هر فضیلتی سرچشمه و ابتدانیش از حضرت علی رضی الله عنه است، بطوریکه تمام طوایف فضلاء و دانشمندان در علوم مختلف، ریزه‌خوار خرمن دانش و فضل آن بزرگوار می‌دانند.

 

- سید محمد بن عقیل از اهل تسنن و جماعت:

در تمام علوم علی بن ابیطالب کرم الله وجهه اعلم همه اصحاب پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله، بود و باب شهرعلم، آن سرور است.

 

- بوس سلامه:

جمع نشد برای عرب آنچه برای حضرت علی علیه السلام جمع شد از تمام علوم و صلاح و تمکن علمی باندازه‌ای در وجود آنحضرت جمع بود که باید او را یکه‌تاز علوم عالم دانست و اگر کسی مرا منع کند که تو با اینکه نصرانی هستی به چه سبب چنین اظهار می‌نمایی در پاسخ می‌گویم نویسنده تاریخ در عالم آزادی کامل در اظهار نظر دارد و من با زحماتیکه در پیدایش علوم کشیده‌ام سر حد کمالات و فضایل را از محضر علمی آن سرور درک و در اینجا نظریه خود را بیان می‌نمایم.

 

- زمشخری:

چه بگویم درباره علی رضی الله عنه که فضایل او را دشمنانش از راه کینه‌جوئی و حسد انکار کرده‌اند و دوستانش از ترس و بیم پنهان داشته‌اند، باز از این میان آنقدر فضیلتهای علمی و اخلاقی از آنحضرت انتشار یافته که خاور و باختر فضایل و دانش‌های او را فرا گرفته و آن سرور را باید سرچشمه علوم دانست.

 

- ایلیا پاولویچ پطروشفسکی:

علی(ع) پرورده محمد(ص) بود و همه صفات لازم اولیاءالله و تمام دانشها در وجودش جمع بود.

 

- کتانی نویسنده مسیحی:

دانشمندان ممالک که کنفرانس در دنیای مسیح در انگلستان تشکیل می‌نمایند، برای معرفی انسان کامل و تمام دانشها نتیجه کنفرانس اعتراف به شخصیت ممتاز علی علیه‌السلام می‌دهند.

 

- بولس سلامه:

مسیحیان همه در اجتماعات خود از علی علیه الیسلام سخن می‌گویند و از تعلیمات دانشی او سرمشق می‌گیرند و علی جائی را اشغال کرده است که یک دانشمند او را ستاره درخشان آسمان علم و ادب می‌بیند و دانشمندان علوم بر تحقیقات و پدیده‌های او تکیه می‌کنند. و علی را باید بزرگتر از همه دانشمندان شناخت.

 

- ابن سینا:

علی علیه السلام در مبان انسانها چون پدیده ای معقول بود در میان محسوس ها.

 

- معاویه، بعد از شنیدن خبر شهادت امام علی علیه السلام:

«پاسخگوی تمام علوم از دنیا رفت»، برادر معاویه عتبه که در کنارش بود گفت این را آهسته تر بگو که مردم متوجه نشوند، معاویه گفت: خاموش باش بگذار تا جهانیان بفهمند که علی عالم به بعلوم اولین و آخرین بوده.

 

- ابن قتیبه:

هیچکس با وی دست و پنجه نرم نکرد جز اینکه بخاک فلاکت افتاد و علی در جنگ خیبر، دروازه بزرگ و سنگین دژ را از جا برکند و بدور انداخت و جماعتی خواستند آنرا جابجا کنند قدرت آنرا نیافتند.

 

- محمد فرید وجدی،دانشمند مصری:

صفاتی در وجود علی(ع) گرد آمده بود که در دیگر خلفاء نبود دانشی فراوان و شجاعتی عالی و فصاحتی درخشان، این صفات با نیکوئیهای اخلاقی و شرافت‌های ذاتی آمیخته بود بدانسانکه جز در افراد کامل یافت نمیگردد.

 

- خواجه نصیر طوسی:

علی(ع) داناتر از همگان بود. او حدسی نیرومند داشت و همیشه همراه رسول(ص) بود بخششی از همه افزون داشت و پس از پیغمبر(ص) پارساتر و عابدتر و فرزانه‌ترین مردم بود.

ایمانش بر همه مقدم، و سخنش ازهمه فصیحتر و رایش از همه محکمتر بود و بحفظ کتاب خدا و اجرای احکام آن از همه بیشتر توجه داشت. دوستی و یاریش واجب و در مرتبه با پیامبران مساوی بود.

او سرچشمه فیاضی بود که دانشمندان دانشهای خود را بدو استناد دادند.

 

- محمد ادریس شافعی، پیشوای مذهب شافعی:

دوستی علی(ع) سپر آتش دوزخ است او امام انسانها و پریان است. او در حقیقت وصی مصطفی و تقسیم‌کننده بهشت و دوزخ است.

 

- احمد حنبل شیبانی، پیشوای مذهب حنبلی:

آن همه فظلها که برای علی بن ابیطالب بود و نقل شده برای هیچیک از اصحاب رسول‌الله نبوده است.

 

- فخر رازی:

هر کس در دین علی بن ابیطالب را پیشوای خود قرار دهد همانا رستگار شده است. بدلیل گفته پیغمبر:خداوندا علی هرگونه باشد حق را بر محور وجودش بچرخان.

 

- نرسیسان:

اگر این خطیب بزرگ علی(ع) در عصر ما هم‌اکنون بر منبر کوفه پای می‌نهاد می‌دیدید که مسجد کوفه با آن پهناوریش از سران و بزرگان اروپا موج میزد، می‌آمدند تا از دریای سرریز دانشش، روحششان را سیراب کنند.

 

- عبدالفتاح عبدالمقصود:     

من همواره اخلاص و موهبتهای الهی و آنچه را که تشکیل دهنده شخصیت است مقیاس شناختن عظمت انسانی قرار می‌دهم از اینرو بعد از محمد کسی را ندیده‌ام که شایسته باشد پس از او قرار گیرد یا بتواند در ردیفش بیاید جز پدر فرزندان و برگزیده پیغمبر علی بن ابیطالب(ع).

 

- ابوبکر:

تا علی در میان شما بسر می برد من شخصیت ممتازی نیستم.

 

- خطیب خوارزمی:

آیا چون ابوتراب جوانمردی هست؟!

آیا چون او پیشوای پاک سیرتی روی زمین وجود دارد؟!

چشم مرا هرگاه درد فراگیرد، توتیایش خاکی است که پای او بدان رسیده باشد.

علی همان کسی است که شبانگاه در محراب از دل می خروشید و میگریست و روز با چهره ای خندان در گردوغبار میدان جنگ فرو میرفت او از زرد و سرخ بیت المال مسلمین دستش تهی بود، او همان شکننده بتها بود هنگامی که در دوش پیغمبر پا نهاد گویا تمام مردم بسان پوستند و مغز مولای ما علی است.

 

- خلیل بن احمد فراهیدی:

بی نیازی او از همه و نیاز همگان بدو دلیل است که او امام همگان است.

 

- ابن ابی الحدید:

نام علی و یاد او مانند مشک است که هر چه او را یپوشانی باز بوی عطر آن بمشام میرسد، و همچون خورشید تابان است که با دست پنهان نمیگردد، مثل روز روشن که اگر یکنفر آنرا نبیند، دیدگان دیگران خواهد دید.

 

روز شمار زندگانی مولای متقیان امیرالمومنین علی علیه السلام



نام
: علی (علیه السلام)

 

لقب: امیرالمومنین، در میان ایرانیان به اسدالله(که توسط رسول اکرم صل الله علیه ملقب شده)و حیدر(که توشط مادر ملقب گردیده) مشهور است.

 

کنیه: ابوالحسن

 

پدر: ابوطالب

 

مادر: فاطمه دختر اسدبن هاشم، که چندی نیز تربیت رسول اکرم صل الله علیه را نیز برعهده داشت.

 

ولادت: روز جمعه سیزدهم رجب (یا 23 همان ماه)، 30 یا 29 سال پس از عام الفیل.

 

محل ولادت: کعبه،که پیش و بعد از او کسی در خانه کعبه بدنیا نیامده.

 

6 سالگی: تربیت ایشان به پیامبر اکرم صل الله علیه وآله سپرده شد تا 8 سالگی.

 

10 سالگی: اسلام آورد،  نخستین مردی است که به رسول خدا(ص) گروید و اسلام آورد،یک روز بعد از بعثت رسول خدا(ص).

 

13 سالگی: وصی پیامبر، بعد از نزول آیه« وانذر عشیرتک الاقربین»شعرا/214- پیامبر صل الله علیه تمام اقوام خود را جمع کرده و دعوت خود را آشکار نمود در آن جمع تنها علی(علیه السلام) بود که به پیامبر اسلام لبیک گفت، و پیامبر اسلام(ص) در آخر آن مجلس فرمودند که «این وصی من و خلیفه من در میان شماست، سخن او را بشنوید و از او فرمان برید».

 

23 سالگی: واقعه لیلة المبیت، سران قبایل کفار تصمیم گرفته بودند که از هر قبیله ای جوانی چابک را انتخاب کنند و شبانه به یکبار شمشیر خود بر پیامبر اکرم صل الله علیه زنند، تا شخص و قبیله خاصی کشنده او نباشند، که پیامبر(ص) توسط جبرئیل از موضوع آگاه شد و با پاسخ مثبت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در مقابل سوال علی علیه السلام که آیا با خوابیدن من در جایگاه حضرتش، جان رسولخدا(ص) سلامت خواهد ماند، در بستر پیامبر صل الله علیه خوابید. و آیه « و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله »بقره/207 درباره علی علیه السلام نازل شد.

 

24 سالگی: بستن عقد اخوت با رسول اکرم صل الله علیه و آله، که پیامبر اسلام صل الله علیه و آله در باره فرمودند « انا اخوک و انت اخی ».

 

25 سالگی: ازدواج با فاطمه سلام الله علیها، دختر رسول خدا صل الله علیه و آله.

 

26 سالگی: شرکت در غزوه بدر، به شکست مشرکان مکه انجامید و امام علی علیه السلام نیز در این جنگ چند تن از سران مشرکان را از پای درآورد.

 

27 سالگی: شرکت در غزوه احد، که بعلت فرار مسلمانان علی علیه السلام بود که در کنار پیامبر اسلام صل الله علیه و آله به نبرد و محافظت از ایشان ادامه داد، و به این جهت جبرئیل در آسمان ندای « لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار » را سر داد.

 

28 سالگی: شرکت در غزوه احزاب (خندق)، در این جنگ فقط علی علیه السلام بدرخواست عمروبن عبدود برای مبارزه پاسخ داد و او را به هلاکت رساند. و پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در این باره فرمود « پیکار علی بن ابیطالب با عمرو پسر عبدود در روز خندق برتر از عمل امت من است تا روز رستاخیز ».

 

سال ششم هجرت: بر عهده داشتن فرماندهی سریه، جهت سرکوبی قبیله بنی سعد که توانست بر آن قبیله که قصد یاری کردن یهودیان خیبر را داشتند غلبه کند.

 

سال هفتم هجرت: شرکت در جنگ خیبر، یهودیانی که در قلعه خیبر بودند در برابر مسلمانان مقاومت کردند و بعد از بیست روز محاصره که در آن نیز سپاه اسلام در دو بار حمله به فرماندهی ابوبکر و عمر شکست خورد پیامبراکرم صل الله علیه و آله فرمود:« فردا پرچم اسلام را بدست کسی می دهم که خدا و رسول را دوست می دارد و خدا و رسول نیز او را دوست می دارند و با پیروزی برمی گردد.»

در این جنگ مرحب دلیرترین رزمنده یهود بدست علی علیه السلام کشته شد و مسلمانان پیروز گشتند.

 

سال هشتم هجرت (32 سالگی): فتح مکه، امام علی علیه السلام با رفتن به شانه پیغمبر صل الله علیه و آله بتهایی را که در خانه کعبه نهاده شده بود را برانداخت.

 

سال نهم هجرت: جانشینی پیامبر(ص) در مدینه،پیامبر اکرم صل الله علیه و آله بجای خویش علی علیه السلام را در مدینه گذاشت و این فرموده که به حدیث منزلت مشهور است درباره علی علیه السلام گفت:« اما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی».

 

سال نهم هجرت: خواندن آیات سوره برائت در موسم حج بر مردم، که ابتدا ابی بکر از جانب رسول اکرم صل الله علیه و آله ماموریت بافت به مکه رود و آیات را بخواند که پس از حرکت او، جبرئیل نازل شد و برسول خدا معروض داشت که خواندن سوره برائت را جز تو یا کسی که از تو باشد نمی تواند ادا کند و رسول اکرم صل الله علیه و آله، علی علیه السلام را مامور کرد و ایشان در راه مکه آیات را از ابوبکر گرفته و در مکه بر مردم خواند.

 

سال دهم هجرت: غدیر خم و جانشینی آنحضرت، در موقع برگشتن پیامبر اکرم صل الله علیه و آله از حجة الوداع در غدیر خم آیه « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس »(ای رسول آنچه را از طرف پروردگارت به تو نازل شده با صراحت به همه مردم بگو که اگر نگویی رسالت خدا را انجام نداده ای و خدا تو را از شر بدخواهان حفظ می کند)مائده/67 بر پیامبر اسلام صل الله علیه و آله نازل شد. که در آن روز گرم و طاقت فرسا، بدستور رسول اکرم صل الله علیه و آله کاروانیان متوقف شدند. و بعد از خواندن خطبه ای در حضور 120000 هزار نفر، فرمودند که در میان شما دو امانت بجای می گذارم که اگر از آن دو امانت جدا نشوید، هرگز گمراه نخواهید شد، آن دو امانت یکی کتاب خدا «قرآن» و دیگری «اهل بیت» منند. بعد دست علی علیه السلام را گرفته و بلند کرده و فرمودند «من کنت مولاه فعلی مولاه ...»(هر کسی را که من سرپرست او هستم، علی نیز سرپرست و ولی اوست، خدایا ،دوستدار علی را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار، کسیکه او را یاری کند یاریش کن و آنکس که او خوار کند خوارش گردان).

و بعد از آن قضیه آیه «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا...»(امروز دین شما را بحد کمال رساندم و نعمت خود را بر شما کامل گردانیدم و بهترین آئین را که اسلام است برایتان پسندیدم) نازل شد.

 

33 سالگی تا 58 سالگی: دوران گوشه نشینی، بعد از رحلت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله که در 28 صفر یازدهم هجرت رخ داد، 25 سال خانه نشین شده و از تصرف در کار حکومت مسلمین ممنوع بوده است. این دوران، دوران گوشه نشینی و صبر اتفاقات و تحمل ناراحتیهای فراوان بود، بحدی که ایشان می فرمایند «صبر کردم مثل کسی که در چشم او خار فرو رفته باشد و در گلوی او استخوان گیر کرده باشد».

 

58 سالگی(سال سی و پنجم هجرت): رسیدن به خلافت، پس از مرگ عثمان مردم به خانه حضرت علی علیه السلام برای بیعت هجوم آوردند ولی حضرت آنرا بپذیرفته و فرمودند«مرا همچنان بگذارید و با دیگری این پیمان ببندید ...» ولی مردم پیش آمدند و شلوغ کردند چنانکه امام(ع) در این باره فرمودند«دو پهلویم از فشار آزرده شد و بیم کردم که حسن و حسین در زیر دست و پای مردم لگدمال شوند»

 

سال سی و ششم هجرت: جنگ جمل

 

سال سی و ششم هجرت: تغییر محل حکومت از مدینه به کوفه

 

سال سی و ششم هجرت: جنگ صفین، تا سال سی و هشتم هجرت بطول کشید.

 

سال سی و هشتم هجرت: قضیه حکمیت

 

سال سی و نهم هجرت: جنگ نهروان

 

سال چهلم هجرت: شهادت، در نوزدهم رمضان و در محراب نماز بدست ابن ملجم مرادی ضربه ای با شمشیر زهرآلود بر سر مبارکش وارد کردند که مولا ندای«فزت برب الکعبه»سردادند و در بیست و یکم رمضان به شهادت رسیدند.

  

 

علم و دانش

  

- رسول اکرم صل الله علیه و آله:

دانش پژوهی از عبادت خدای برتر است.


- رسول اکرم صل الله علیه و آله:

هر که در جست‌و‌جوی دانش باشد بهشت در جست‌و‌جوی او برآید.

- امام علی علیه السلام:

دانش گمشده مومن مسلمان است، پس دانش بیاموز اگر چه از نامسلمانی باشد.

 

- امام علی علیه السلام:

نازلترین مرحله دانش آنست که متکی بر زبان باشد، و عالیترین درجه علم آنست که در اعضاء و جوارح جلوه نماید.(با عمل)

 

- امام علی علیه السلام:
دانش بزرگترین گنج است.

- امام حسن علیه السلام:

هیچ فقری مانند جهل(فقر علمی)نیست.

 

- امام حسن علیه السلام:

دانش خود را بدیگران بیاموز و خود دانش دیگران را یادگیر.

 

- امام حسین علیه السلام:

گفتگوی علمی نطفه ازدیاد فهم است.

 

- امام حسین علیه السلام:

تجربه بسیار آموختن مایه افزایش عقل است.

 

- امام حسین علیه السلام:

از نشانه های دانشمند، گزیده گوئی و دانستن راه و روش گفتگو است.

 

- امام محمدباقر علیه السلام:

هیچ چیزی با هم پیر نشده اند بهتر از علم با حلم.

 

- امام محمدباقر علیه السلام:

دانش بیاموزید زیرا آموختن دانش متضمن پاداش است و دانشجوئی نوعی عبادت است.

 

- امام محمدباقر علیه السلام:

علم را از هر که باشد بیاموزید گرچه خود او بدان عمل نکند.

 

- امام محمدباقر علیه السلام:

دانشمندی که از معلومات خود بهره برگیرد از هفتاد هزار عابد برتر است.

 

- امام محمدباقر علیه السلام:

علم میوه بهشتی است و به هنگام ترس همدم انسان و در سفر دوست او، و در تنهائی رفیق اوست.

 

- امام صادق علیه السلام:

دقت و تفکر در علوم، عقل را بارور می کند.

 

 

- امام هادی علیه السلام:

استاد و دانشجو در پیشرفت و ترقی با هم سهیم هستند.

 

- امام هادی علیه السلام:

ارزنده تر از هر دانش، شخصی است که دارنده آن دانش است.

 

- امام محمد تقی علیه السلام:

علمائیکه از اندرز دادن خودداری کنند بخود خیانت کرده اند.

 

- امام حسن عسگری علیه السلام:

عبادت خدا به زیاد خواندن نماز یا روزه زیاد گرفتن نیست.البته عبادت کامل و پرارزش این است که شخص برای تحصیل معرفت در آفریده های خدا بسیار بیندیشد.

 

- ازکشکول:

آنکه در بخشی از عمر خویش، خواری دانش آموزی تحمل نکند، در همه زندگی، خواری نادانی کشد.

- افلاطون:
لذتی که از علم حاصل می‌شود بی‌آلایش است.